الان دوس دارم سیگار بکشم و توی اتاق کوفتیم بشینم و سیگار بکشم و احتیاج نداشته باشم که هیچ پنجره ای رو باز کنم و احتیاج نداشته باشم که نگران چیزی باشم .و سیگار بکشم :/ من زیاد اینکارو نمیکنم ولی مامانم اصلا متوجه نیست ‌‌ اصلا منطقی نیست .من نمیتونم بخوابم و یه عوضی همه ش تو سرم داره سیگار سیگار می‌کنه :/// و این قضیه داره مخمو میخوره .من واقعا نمیخواستم این موضوعو اینجا بنویسم:/

آخرین پاکت سیگارو در حالی که سه تا نخ توش بود طی یه دعوای کاملا بی اساس خودم له کردم و جلو چشش ریختم بیرون تا فقط ساکت بشه و به حرفاش ادامه نده و دست از عصبی کردن من برداره و دستم بشکنه که از روی عصبانیت اینکارو کردم :////// چرا همه چی اینقد غیر منطقی و سخته :///یه حس سرتو بکوب به دیوار شدیدی دارم. 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها