تو انیمه ی angels of death یه شخصیتی بود به اسم دَنی . که پزشک بود . دنی به طور مادرزادی یه چشمش کور بود و اون یکی چشمشم ضعیف بود . و مادرش وقتی که دنی بچه بود جلوی چشم دنی خودشُ کشته بود . پدر مادرش به خاطر کور بودن دنی از هم جدا میشن و دنی خودش رو تو مرگ مادرش مقصر می‌دونه, چون دنی اون بچه ای که مادرش میخواست نبود ، چون وجود داشتن دنی و حضورش و دیدنش مادرش رو آزار می‌داد. و دنی عاشق مادرش بود . دوس داشت مادرش رو خوشحال کنه . از اون روز به بعد دنی به شکل وسواسی دنبال چشمای مختلف گشت تا چشمهای مادرشُ دوباره ببینه . چون عاشق چشمای مادرش بود . دنی به جراحی چشم رو آورد و چشمای افراد مختلف رو می‌ید و به خودش پیوند میزد و یه اتاق پر از چشمای رنگ وارنگ داشت که تو شیشه نگهشون می‌داشت . هیچکس دنی رو دوست نداشت ، حتی خود دنی . اون از خودش متنفر بود . دنی بلاخره چشمای مادرشُ توی ریچل پیدا کرد. ریچل دختربچه ای بود که شاهد قتل مادرش توسط پدرش با چاقوی اشپز خونه بود و پدرش رو با اسلحه ی مادرش کشته بود . اون بعدش پدر و مادرشُ به همدیگه دوخته بود.دختری که هرگز لبخند نمی‌زد و چهره ش هیچ حالتی رو نشون نمی‌داد.دنی به ریچل کمک کرد تا بتونه توجه ریچل رو به دست بیاره ، تا ریچل چشماش رو به دنی بده.دنی میخواست با محبت به دختری که هیچکس دوسش نداشت ، برای ریچل دوس داشتنی باشه. دوتا آدم داغون بودن و دنی فک میکرد اگه یه آدم داغون رو برای محبت انتخاب کنه هیچوقت دوباره نه نمیشنوه. ولی ریچل دنی رو نپذیرفت و اجازه داد محبت ناآگاهانه ی زاک وارد قلبش بشه. 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها