توی انیمه ی Psycho-Pass ، یه تیکه ای بود که ماسائوکا که یه مجری برای اعمال قانون بود به آکانه ،کارآگاه تازه وارد ، میگفت همه ی چیزایی که توی آکادمی یادگرفتی رو بریز بیرون،همه ی تئوریای منطقی رو. شغل ما پر از چیزای غیر منطقیه. میگفت تو دنیایی زندگی میکنی که تکنولوژی که حاصل علمه میتونه همه چیزو بخونه حتی ذهنتُ، علم توی ذره ذره ی زندگی همه ی مردم جریان داره ولی با این حال مردم هنوز از هم متنفر میشن ، حسودی میکنن، ی میکنن و آدم میکشن . اگه این غیر منطقی نیست، پس چیه?

با اینکه هنوز دنیای ما به پیشرفتگی جهانِ انیمه ی سایکوپس نیست و طبیعتاً آدمای امروز به پیشرفتگی اون آدما نیستن ولی این غیر منطقی بودن رو هر روز میشه دید‌. موضوع جالبیه که همیشه علم و دانش و به طور کلی اون چیزی که با کتاب ادما به هم منتقل میکنن ، باعث بهتر شدن نمیشه. منظورم اینه که گاهی اوقات کتاب باعث احمق شدن بعضی ادما میشه . و به قول ماسائوکا ،اگه این غیر منطقی نیست ،پس چیه? هر روز وگاهی هر ثانیه آدمای زیادی رو میبینم که با اینکه همه ی زندگیشون رو صرف تحقیق و یادگیری کردن، رذل تر شدن و رنگشون به جای روشن تر شدن ، تیره و تیره تر شده. و واقعاً چطور این اتفاق میفته? 

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها